fatemefateme، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

شرح حال مجازی کودکانه های فاطمه جون

دریا خاطراتم را بیاد آور ... من غریبی قصه پردازم

1393/5/13 19:21
نویسنده : sahar
405 بازدید
اشتراک گذاری

بله در 12 مرداد 93 , شبی از شب های تابستان گرم و دل انگیز زبان بود که با اهل بیت برفتیم دریا .

در راه رفتن به دریا رفتیم شام خوردیم در این مکان نسبتا با کلاس ! پیتزا خوردیم / حالا شاید بگید که مکانش که معلوم نیست تو عکس ! بله گفتم که نسبتا با کلاس بود , منم خجالتی , نمیتونستم عکس بگیرم زیاد . یه کم خلاق باشید عههههه!

بعد از گذر از ایستگاه شام , رفتیم دریا!
لبخند دایی جون رو داری !! کیفیت دوربین پایین بود و در ظلمت شب عکس خوبی نمیگرفت .

ولی رفتیم اسکله تونستیم از این منظره زیبا عکس بگیریم .

نصیحت خاله نوشت : ای نی نی جان بدان که نعمت های به وسعت دریا و آسمان به ما نشان میدهد , که دلمان و نگاهمان و اندیشه مان را وسعت ببخشیم و از کوته نظری و کوته فکری و مواردی ازین قبیل جدا بپردازیم .

پی نوشت : خدایا شکرت که جو دریا ما را گرفت و اثر بر وجودمان گذاشت . بر باعث و بانی اش ماچ , ماچ

 

 

حقیقتش الان فاطمه جون 11 ماهشه و چهار دست و پا و یه سری حرکات عجیب و غریب و ورزشکاری میره و کلا خیلی با نوزادی که یه جا میخوابه فرق داره .

23 مرداد نوشت : بالاخره بعد از اینهمه فاصله دارم ادامه این مطلبو مینویسم .

بچه ها تو این سن یه چیزایی رو میفهمن که واقعا آدم حیرت زده میشه .

اون وقتی آب میبینه , هی اب , اب میکنه و تا بهش آب ندی , تکرار میکنه .

وقتی خوابش میاد , هم هم میکنه !!!!!!!!! چون میدونه اگر بگه هم ما متوجه میشیم اون یه چیزی میخاد و از جامون بلند میشیم تا به خواسته اش جواب بدیم .

وقتی ظرف سرلاک رو ببینه میگه مم مم مم .

کلا همه چی رو میفهمه . هر روز دوست داره سر سفره , تو آشپزخونه , تو حموم هر چیز جدیدی رو که میبینه با دست بگیره و بذاره تو دهنش !!! چون اون خیلی دوست داره چیزایی رو که نمیشناسه , بشناسه !! دقیقا به همین اندازه کنجکاوانه و متدبرانه .

کلا بچه ها با تدبیر زندگی میکنند اگر چه باورش شاید برای ما یه مقدار سخت باشه ولی یه مدت که باهاشون زندگی میکنی باورشون میکنی و هر روز از اینکه اونها همه چیزو (تاکید میکنم همه چیزو ) میفهمن , متحیر میشی.

اونها همه چیزو میفهمن و نسبت به هیچ چیزی که اطرافشون هست بی تفاوت نیستن ولی درکشون با درکی که ما از اون وقایع داریم متفاوته . اونها از هر چیزی که میبینن یه تصویر تو ذهنشون میسازن ! باور کنین .

برگرفته از مقاله سحر _ فروید !!!!!!!! محصول مشترک من و فروید !!!!!!!!

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

الهام مامان علیرضا
13 مرداد 93 20:35
سحر جون خوب ما رو این همه کشوندی ادامۀ مطلب بعد نوشتی بقیه اش و فردا می نویسم خدا رو شکرکه رفتید سفر و روحیه تون عوض شد امیدوارم همیشه بهتون خوش بگذره و البته به فاطمه جون سحر جون در مورد اون خصوصی که برام گذاشته بودید خوب متوجه منظورتون نشدم در مورد چی فعالیت می کنید ممنون یشم بیش تر توضیح بدی
sahar
پاسخ
شرمنده , لپ تاپو ازم کف رفتن . منم چون تابستونه نمیتونم بگم کار دارم و لپ تاپ نیاز دارم .پس تا وقتی به دستش نیارم نمیتونم توضیح بدم اون قضیه رو . سفر چیه , دو قدم راه بیشتر نیست .8 شب تصمیم گرفتیم , 12 همون شب خونه بودیم .تازه این که از خونه بود , از دانشگاه من تا دریا 10 دقیقه بیشتر راه نیست . ممنون . هر وقت امکانش را به دست آوردم , توضیح میدم .مرسی
مامان کیامهر
17 مرداد 93 17:40
چه خوب که نزدیکین به دریا سلام ما را هم بهش برسونین ، به دریا
sahar
پاسخ
نزدیکیم ولی زیاد دریا نمیریم . هواش گرمه !!!!!!!!! ولی وسعتش , فوق العاده ست .چشم ایشالا شما هم به دیدارش بیاید به زودی . سلام رسون سلامت باشه . ممنون
مامان و بابا
25 مرداد 93 18:57
عزیز دلم خیلی با نمکی دوستت دارم فاطمه جونم بوس بوس
sahar
پاسخ
ممنون لطف دارید یه عالمه